فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

نی نی نقلی من و بابا

نقلیه گریون...

1392/12/17 2:10
نویسنده : مائده
317 بازدید
اشتراک گذاری

دختری چت شده مامان!!!!!!!!!!

امشب مامانینا اومدن دنبالم و رفتم خونه ی  مامان بزرگینا

تقریبا تمام مدت نقلی گریه کرد!!!!!!!!!!!!!!!گریه

بچه ی آروم و صبوریه واسه همین گریه کردنش برام غیر عادیه

همه میگفتن خوابش میاد

درست هم بود چون بعدش خوابید

ولی من خیییییییییییلی نگرانم

خییییییلی...........

آخه تو خونه هم کلی آورد بالاناراحت

تازه بچه اگه خوابش بیاد خب میخوابه دیگه انقدر گریه و بی تابی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پنج شنبه رفتم کلاس سر ناهار یه سوسک گنده اومد روم

انقدر جیغ زدم

انقد جیغ زدم

که نگو

خانم قمی(مسئول حوزه) میگفت قیامت اومد جلوی چشت.

نقلی طفلکی هم با من جیغ میزد و گریه میکرد بچم خییلی ترسیده بود.

نکنه حال بد امروزش تاثیر ترس و وحشت دیروزه..

من مونده بودم خودم فرار کنم یا بچم رو نجات بدم...

آخرش هم فرار کردم

ولی انقدر با جیغ میگفتم فاطمه یکتا که یکی از بچه ها پرید وبغلش کرد ونجاتش داد

بچم با تمام وجودش اشک میریخت

تا اینکه شوهر جان اومد و بردش و تو بغل باباش آروم شد

شوهر جان:اگه به جای اینکه سوسک بیاد رو تو . تو میرفتی رو سوسکه میمرد...(میخندید و اینو میگفتنیشخند)

ولی خانومای اونجا درکم کردن

خدا رو شکر که ما خانوما تو این مواقع هم دیگرو درک میکنیم.


قربونت برم مادر که انقده ناز میخوابی.

 

پی نوشت1:

خواهر جونم و عمو امین عصری اومدن پیشمون و دلمون رو شاد کردن.

دستشون دردر نکنه

نقلی انقدر از دیدنشون خوشحال بود که با همون حال بدش ذوق میکرد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله بگم
17 اسفند 92 7:33
جریان سوسک رو باید بیشتر توضیح می دادی.من دیدم مامان پشت تلفن که داشت بات صحبت می کرد چقدر می خندید. در ضمن هر وقت می گی که خواهر متوسطه و همسر مهربانش آمده بودند منزلتان من دلم آب می شود.امیدوارم منزل ما هم بیایند.
مائده
پاسخ
چه قدر هم که خوب مهمون داری کردم اصلا من لیاقت مهمون ندارم
خاله بگم
17 اسفند 92 7:40
نگران نقلی نباش.بچه ها واقعا عجیبند.گاهی خوبند و گاهی بد. اگر بخواهی به علتش فکر کنی همه وقتت تلف می شود. ترس در این سن بیشتر در خواب بروز می کند.مثلا اگر با جیغ و وحشت زده از خواب پرید ممکن است در روز ترسیده باشد. اما وقتی به مهمانی می روید واقعا شاید حوصله مهمانی حتی با عزیزترین کسانش را هم نداشته باشد. بچه ها 100 در صد احساسی عمل میکنند و اگر چیزی برخلاف میلشان باشد خیلی راحت ابراز می کنند. ما انقدر احساسمان را بخاطر عقلمان سرکوب کرده ایم که واقعا نمیدانیم دلمان چه می خواهد.ما هم خیلی اوقات حوصله هیچکس را نداریم ولی آنقدر میخندیم که خودمان هم باورمان میشود که واااای چقدر دارد خوش می گذرد
مائده
پاسخ
ممنون خواهرم که بهم آرامش میدی میدونی آخه یکی از بچه های حوزه میگفت که بچش یهو از 7 ماهگی نا آروم شده و بعد فهمیدن که از اون آلرژیای و حشتناک داره جیگرم برید.
مامان مائده
17 اسفند 92 21:20
سلام خوبین واییییییییییییییییییییییییییییییییییی سوسک اسمش هم ترسناکه
مائده
پاسخ
خوشحالم که درکم کردی مامان مائده ممنون
مامان آینده
17 اسفند 92 22:58
ممنونم از حضورت مامانی. مامان آینده
مامان درسا
17 اسفند 92 23:53
نقلي جونم زود خوب شو تو بايد هميشه بخندي
مائده
پاسخ
خییلی ممنون خاله جون مهربون پیام شما رو در اولین فرصت بهش میگم.