دندونپزشکی
امروز ساعت٨ صبح فاطمه یکتا رو گذاشتم خونه ی مامانم ورفتم دندون پزشکی بهم گفت که وضعیتت اورژانسیه و هر ٤ تا دندون عقلت رو باید بکشی منم با خوشحالی واسه ی ٢شنبه وقت گرفتم
ولی بعدش یادم اومد که ای بابا جمعه عقد عمو سعیده
و من باید با صورت نصفه ورم کرده برم جشن .دقیقا همین شکلی
امیدوارم که تا اون روز ورمش بره
دوستان کسی جراحی دندون کرده؟تا چند روز ورم داره؟
آخه به زور وقت گرفتم.نمیتونم کنسلش کنم.
خالمم ظهر اومد پیشم که فاطمه یکتا رو ببینه منم همه لباسایی رو که واسه عقد سعید و عید و... خریدم جلوش پوشیدم(این اخلاقم از بچه گیم بهم مونده همیشه لباس عیدامو قبل از عید هر کی می اومد خونمون بدو بدو نشونش میدادم و تا عید صبر نمیکردم ) خاله هم کلی تعریف کرد و خیلی کیف داد.
امروز فاطمه یکتا با رورواکش حدود ٣متر رفت جلو و من کلی ذوق کردم و خیلی هم بامزه یه کلمات نا مفهومی رو از صبح تا حالا داره میگه مثل: ااااتا.اده.تا تا تا. اتا رو خیلی میگه
من هم ذوق میکردم و به باباش میگفتم نگاه کن انگار داره اسمشو میگه.
شوهر جان:اسمش فاطمس.
در کل نقلی جونم امروز خیلی رو به راه نبود از عصری اسهال(ببخشید انقد صریح میگم واسه ی
ما مامانا یکم عادی شده) و استفراغ داشت و اصلا فرنی نخورد.نق نق هم میکرد
جیگرم کباب شد و همش میگفتم: خدا کشتم مامان تو چت شده آخه(با مقداری آه و سوز مادرانه)
"خدا کشتم "اصطلاح مامانم بود که وقتی که ما بلایی سرمون می اومد و
از ته دلش غصه میخورد بی اختیار می اومد سر زبونش
خب طبیعتا ما هم یاد گرفتیم دیگه!!!!
من ٢ روزه به خاطر عفونت لثم دارم آنتی بیوتیک میخورم.
یعنی ممکنه به خاطر اون باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟