نقلیه شیطون...
آخر هفته قرار شد که خانواده ی شوهر جان به همراه خانواده ی دایی شوهر جان تشریف بیارن خونه ما
ما هم دوتایی افتادیم به جونه خونه!!!!!!
شوهر جان در حالیکه فاطمه یکتا رو گذاشته بود تو آغوشی جارو برقی میکشید فاطمه یکتا هم کیف میکردا!!!!!!!!!!
همش میخندید
از آغوشی خوشش اومده بود
مهمونامون رسیدن و فاطمه یکتا کلی از دیدنشون ذوق زده شده بود.
اصلا هم حاضر نمیشد بخوابه فقط میخواست بخنده و بازی کنه
یه حرکت جدید هم یاد گرفته بود که سرش رو میگذاشت رو سینه ی پدر شوهر جان و خودش رو لوس میکرد.
پدر شوهر جان هم واااااااااااقعا از این حرکت خوشش میومد!!!!!!!!!!
نقلی شیطون
بلده چه جوری خودش رو تو دل همه جا کنه!!!
یعنی این کار رو واسه هییییییییچ کس حتی باباش انجام نمیده ولی تا میرفت تو بغل بابا بزرگش سرش رو میذاشت رو سینش.
شب یه عالمه مهمون داشتم و ظهرش در کمال آرامش از ساعت 3.30 تا 6
خواااااااابییییییییییییییییییدم
و با صدای زنگ در که خانواده ی جاری جان بودن بلند شدم
با چشای پف کرده رفتم سلام کردم و خوش آمد گفتم
اولین بار بود میومدن خونمون
آشپزخونه به هم ریخته
خونه به هم ریخته
چایی دم نشده
.
.
منم از این ور به اون ور میدویم و میخندیدم و میگفتم وااااااای ببخشیدا!!!!!!!
آخرش هم همه ی کارا به کمک مامان جونای مهربون زودی انجام شد و خییییلی هم خوش گذشت.
با خودم گفتم میزبان سر حال با خونه ی کمی نا مرتب بهتر از میزبان خسته و وارفته با خونه ی تمیزه!!!
البته این نظر منه
همه هم به خاطر نداشتن استرس تشویقم کردن
جای خواهر معصومم خیییییییییلی خالی بود.
شب بچه ی جاری دل درد داشت و گریه میکرد
دلم برای جاری سوخت
تا 8 صبح نخوابید
من هم سعی میکردم کمکش کنم .بچه رو ازش گرفتم و تو خونه راه بردم و خوابوندمش
بعد هم آوردمش پیش فاطمه یکتا که خواب بود گذاشتمش که یهو فاطمه یکتا بیدار شد و
داشت غلت میزد روش که من سریع ورش داشتم.
ظهر جمعه مهمونا رفتن و دوباره خونه سوت و کور شد
من واقعا شلوغی رو دوست دارم.
این هم عکسای فاطمه یکتا بعد از رفتن مهموناس
که عروسکایی که مامان جونش تازه واسش سوغاتی آورده بود ریخته بودم جلوش که بلکه تشویق بشه و بیاد جلو اولش دستش رو دراز میکرد و زور میزد که بگیردشون ولی بعد که دید دستش نمیرسه تصمیم گرفت که استراحت کنه و خودش رو به خاطر چند تا عروسک خسته نکنه!!!
به خودم رفته
بامداد شنبه خواهر معصومه و عشقم و آقا مهدی از مکه میان چشممون رو روشن میکنن!!!