فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

تولد یک سالگیه نقلی

1393/5/9 2:50
نویسنده : مائده
291 بازدید
اشتراک گذاری

 

بالاخره تولد یک سالگیه نقلی که از قبل از تولدش داشتم براش نقشه میکشیدم فرا رسید

روز شنبه از فرط خستگیه مهمونیه جمعه نمیتونستم از جام جم بخور تمام تنم درد میکرد

شبش هم خونه ی دوست محمد امین افطاری دعوت بودیم ومن انقدر فکرم مشغول تولد بود و خسته بودم که مثل منگا تو مهمونی نشسته بودم وهیچی نمیگفتم اخرش هم از خانوم دوستش تقاضا کردم که بریم تو اتاق که من بتونم دراز بکشمسکوت

آخر شب هم که رسیدیم خونه زنگ زدم به مامان جونم و نیاز به کمکم رو اعلام کردم

روز یکشنبه مامان جونم با طاها نفس و محمد مهدی گلم اومدن خونمون و بعد ظهر هم خاله فیروزه و معصومه از راه رسیدن و همه و همه دست به کار شدن و کمک کردن

صد تا بادکنک باد کردیم و کلی چیز میز به دیوارا چسبوندیم

کلی خوش گذشت

روز دوشنبه صبح بقیه تزییناترو انجام دادم(دیشبش کلی از بادکنکا ترکیده بودنکچل)

ساعت  هفت خواهر فاطمه هم اومد کمکم و مادر شوهر جان اینا هم از راه رسیدن

کم کم همه ی مهمونا از راه رسیدن و بعد از افطاری مراسم زیبای تولد آغاز شد

همه چیز مثل یک خواب شیرین و زود گذر بود و واقعا به من خوش گذشت

فیلم لحظه ی به دنیا اومدن نقلی و اتاق عملم رو برای مهمونا گذاشتم و همه شگفت زده شدن

شعرای بچه گونه و خوشگل تولدت مبارک فضا رو پر کرده بود 

من با خوشحالی میخندیدم و دست میزدم و شعر میخوندم و مهمون ها هم همراهی میکردن

نقلی هم یه پرنسس زیبا و خوشگل بود که در تمام طول تولد با اخلاق خوبش از مهمونا پذیرایی میکرد

اینا عکسای تزینات تولده

این رو جلوی در زده بودیم

این لباسه نوزادیشه

یه سری ریسه درست کردم که روند رشد نقلی جونم رو از یک تا دوازده ماهگی به صورت مصور نشون میداد

این هم از نقلیه نازم با تاج گلش

 

 

تا کیکش رو گذاشتیم جلوش شروع کرد با انگشت ریزش خوردن

بعدش هم تصمیم گرفت دستش رو بکنه تو خامه ها و نشست رو زمین و شروع کرد به خوردنخنده

 

 

پسندها (3)

نظرات (3)

خاله ستاره
9 مرداد 93 16:56
تولد قلقلي خاله مبارك، حيف كه مثل سابق فعال نيستم وگرنه ميومدم ديدنتون
خاله ارشد
13 مرداد 93 7:40
خواهر چه عکسای فوق العاده ای گذاشتی دستت درد نکنه... چقدر اون شب عالی بود من کیف کردم... خیلی خوش گذشت تو و شوهر جانت میزبان های فوق العاده ای هستین....و همه تو خونه شما خیلی بهشون خوش میگذره
خاله فاطمه
13 مرداد 93 23:08
خواهرم راست میگه، هیچی نمیگم فقط میگ هزار ماشالا برای همتون، خداوند حفظتون کنه و بهتون سلامتی و قوت بده خواهر عزیزم