فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

سورپرايز شوهر جان

1394/7/19 21:47
نویسنده : مائده
190 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بعد از ده سال عينك زدن و عينكي بودن زماني رسيد كه ميتونم چشمام رو عمل كنم 

يعني شمارشون ثابت شده

بچه شير ده هم ندارمو....

رفتم بيمارستان نور پيش دوست قديميمون طاهره  كه از اپتمتراي بيمارستانه و براي عمل چشمام وقت گرفتم همه چيز خيلي عالي بود

 عملم روز شنبه بود

چهارشنبه همسر زنگ زد و گفت كه همل رو بنداز عقب چون من كار دارم و نميتونم همراهت بيام بيمارستان

خيلي ناراحت شدم

گفتم نميخواد بيايي و تنها ميرم

فهميد ناراحت شدم

گفت راستش براي گرفتن ويزاي تايوان دارم ميرم دبي

گفتم خب برو منم ميرم بيمارستان چشمم رو عمل ميكنم

گفت آخه ميخوام تو و فاطمه يكتا رو هم با خودم ببرم، چند روزي بريم تفريح.....

واي گل از گلم شكفت، خيلي خوشحال شدم

مسافرت سه تايي

برام مهم نبود كجا باشه، خيلي دلم مسافرت سه نفره ميخواست

خلاصه اينكه زنگ زدم بيمارستان و وقت عمل رو انداختم هفته ديگه

چمدونا رو بستمو خونه رو جمع و جور كردم

كاراي اين هفته ي مدرسه رو هم جلو جلو انجام دادم و فرستادم

خدارو شكرررررر......

فاطمهزيكتا خانوم ياد گرفته ميگه مامان يه لحظه بيا، ممنون ميشم

يا تلفن رو برميداره و ميگه ببخشيد معذرت ميخوام.....

خلاصه خانوم بزرگي شده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)