فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

عکس 6 در 4 نقلی!!!

1392/11/19 1:48
نویسنده : مائده
309 بازدید
اشتراک گذاری

صبح نقلی با گریه و بی تابی از خواب بیدار شد.

بچم سرما خوردهناراحت

سریع لباس پوشیدیم که ببریمش دکتر گفتیم تو راه بریم عکس گذر نامش رو هم بگیریم.(به امید خدا برا مکمون میخواییم)

با چشمای قرمز سرما خوردهناراحت

نمیدونم چرا فکر میکردم که لباسش حتما حتما حتما باید سفید باشه.

شوهر جان طفلی رو با بچه مریض ٢٠ دقیقه در پاساژ نگه داشتم و رفتم لباس سفید بخرم.

بالخره گیر اوردم یه لباس نارنجی خوشگلم به چشم خورد اونم خریدم.

بعد که رفتیم آتلیه عکاس گفت که نباید لباسش سفید باشه!!!

من هم نمیدونم چرا یهو وحشت زده و نگران از آتلیه پریدم بیرون از این و اون میپرسیدم که ببخشید این ورا

لباس بچه فروشی هست.

آخه من به جز لباس سفید برا این بچه لباس نیاوردم.(عکاسی هم از خونه دور بود)

مردم هم دلسوزانه بهم آدرس میدادن.

برگشتم دیدم که شوهر جان بچه بغل گوشه ی آتلیه ایستاده و با تعجب نگام میکنه!!!

شوهر جان:حلا با زیرپوشش عکس میگیریم. مگه چی میشه؟؟

من:وااااااااای نههههه!!!!!!!!!!

آخرش با پالتوش عکس گرفتیم خیییلی هم خوب شد.

عکاس نزاش نقلی رو بخندونم گفت شاید اجازه ندن.

دکتر هم خیییلی شلوغ بود و ٢ساعت باید تو نوبت میشستیم واسه همین نرفتیم.

بعد که اومدم خونه لباس نارنجیه که تازه خریده بودم رو تو کیفم دیدم

و کلی به دیوونه بازی های خودم تو آتلیه و پرس و جو کردنم از مردم خندیدمخنده

لباس نارنجیه تمام مدت تو کیفم بودابله

شب خاله فاطمه وعمو امین اومدن پیشمون و خیییییییییلی خوش گذشت.

آخر شب هم از سوپی که براشوهر جان(مریض شدهناراحت)درست کرده بودم به نقلی هم دادم ولی الان با جیغ از خواب پا شد وهمش رو آورد بالا.

جیگرم آتیش گرفت.

نمیدونم چرا غذا خییلی بهش نمیسازه

شاید هنوز زوده

شاید زاد بهش میدم

نمیدونم........

فردا صبح باید نقلی رو بزارم پیش مامان بابام و برم دندون پزشکی برا همون جراحی کذانگران

خداحفظشون کنه(مامان بابام رو میگم)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله ستاره
19 بهمن 92 14:16
وای وای وای چه خانوم افتاده این عسلک. مائده نگاهش عین نگاه خودته
مائده
پاسخ
واقعا!!!!!! خییلی ممنون فکر میکردم هیچیش به من نرفته.
مامان مائده
19 بهمن 92 17:20
سلام ماشالله چه دختر نازی داری خدا حفظش کنه مننون که وبلاگ مائده اومدین با تبادل لینک موافقین سلام بله حتما من وبلاگ شما رو لینک میکنم توی پیوندها به اسم دختر نازم مائده
خاله فاطمه
19 بهمن 92 20:15
خیلی خوش گذشت خواهر دستت درد نکنه. فاطمه یکتا عروسکککککک. خالش قربون اون لپاش بره ه ه ه ه
مائده
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم خیلی ممنون از شما و آقا امین که این لحظات خوش رو برای ما به ارمغان میارین.
خاله مریم
20 بهمن 92 1:22
به به! جه عکسی! چه دخمر خوشتیپی! خوشبحال فاطنه یکتا که میخاد بره مکه!!
مائده
پاسخ
خییلی ممنون خاله مریم چشاتون قشنگ میبینه. انشالله که قسمت شما و آقامحمدحسین وآقاتون بشه. هر چه زودتر.