فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

مهمونی خودمونی!!!

1392/11/18 1:43
نویسنده : مائده
319 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ظهر مامانینا و خاله و مامان بزرگ اومدن پیشمون.

 خییییلی خوش گذشت.

یه کله پاچه مشتی بار گذاشته بودم که دور همی خیلی چسبید.

اصلا این غذاها دور همی میچسبن.خوشمزه

البته خواهر جونیا نبودن وجاشون خییلی خالی بود.

کلا من عاااااشق مهمونییم.

 

شب به فاطمه یکتا قطره آهن و مولتی ویتامین دادم.

معمولا بعدش آب میدم که فاطمه یکتا زد و آب رو رو فرش نازنین  پذیراییمون چپ کرد.

من:واااای

شوهر جان:چی شده؟

من:هیچیی. آب ریخت رو فرش.

بعد اومدم قطره مولتی ویتامین بدم که چند قطرش ریخت رو فرش.

من:واااااااااای

شوهر جان :چی شده؟

من:یکم قطره ریخت رو فرش

شوهر جان:خب یه چیز بزار زیرش

من :نمی خواد .واااااااااااااااااااااایییییییکلافه

شوهر جان:چی شد دوباره؟

من:پاشو....

پاشو برو دستمال بیار کل قطره ی مولتی ویتامین رو فرش چپ شد.بدوووووووووووو

واااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییکلافهکلافهکلافه

شوهر جان:چییییی شده؟؟؟؟؟(از تو آشپزخونه)

من:قطره ی آهن هم چپ شد

دستمال بیاااااااااااار...........

استرس

خلاصه یک گندی به فرش نازنینمون  زدم.

فاطمه یکتا و شوهر جان هم میخندیدن.(البته فاطمه یکتا به خنده های شوهر جان میخندید)

تا ساعت 12شب هم دو نفری

اول با آب

بعد با لکه بر

بعد با شامپو فرش

بعد هم با مخلوط آب و وایتکس و پودر ماشین لباسشویی

داشتیم میسابوندیم و هیچ فاییده ای نداشت!!!

تازه در یک مراحلی پر رنگ تر هم میشد(انگار با اون ماده هه واکنش میداد)

چه کوفتیه این فروس سولفات.

تصمیم گرفتم دیگه بهش ندم.

بچم وقتی میخوره بنفش میشه چند تا اوق میزنه.چشاش میزنه بیرون و اشکی میشه و حالش به هم میخوره ....

البته درآخرش با یه لکه بر خارجیه توپ لکه هه یهو پاک شد و کلی ذوق زده شدیم.

هورا

 

فاطمه یکتا خییییییییییییلی بامزه شده.

راست میگن 6اهگی اوج شیرینی بچه هاس

حتی برا من و باباش که همش باهاشیم اصلا کاراش عادی نمیشن.

عاشق آواز خوندناشیم

عاشق خندیدناشیم

.

.

.

عاشق همه ی کاراشیم.

خدا تو رو واسمون حفظ کنه مادر.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)