فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

يك سال و سه ماهگيه دختركم....

1393/8/8 23:29
نویسنده : مائده
251 بازدید
اشتراک گذاری

روزهاي شلوغ و پر كار من يكي پس از ديگري ميگذرن

همه چيز خوب و آرومه و هيچ نعمتي بالاتر از اين نيست

امروز دخترك نازم يك سال و سه ماهگيش تموم شد و من روند زيبا و غير قابل وصف بزرگ شدنش رو روز به روز بيشتر ميبينم

خوشحالم

خوشحالم از داشتن فاطمه يكتاي نازم كه هر جا ميرم همه تحسينش ميكنن و ازم ميپرسن چي كار كردي كه دخترت انقدر خوب و آرومه

من خداي مهربوني دارم

همين و همين براي تمااااام زندگيه من كافيه

راستش يه چيزي ميخوام بگم از بعد از مادر شدنم بيشتر خدا رو درك ميكنم( شما اينطوري نيستين......؟؟؟؟؟)

اين شباي محرم واقعا عزيز و دوست داشتني هستن

من عااااااشق تماميه دستگاه عزاداريه امام حسينم

همش قشنگه!!!!

سخنرانياي تامل بر انگيزش

روضه هاي جانسوزش

عزادارا با چشماي اشكي

صداي سينه زني

چايياي تو خيابونا

بوي خوش نظري و ....

امروز پنج شنبه بود و طبق معمول هر هفته من سر كلاسا بودم و نقلي خانوم هم باهام بود و كلي سر كلاس از اون ته تها كه نشسته بودم ازش عكس گرفتم( گوش هم ميدادمااااااا)

نقلي خانوم ديروز يه گوله انگور رو دونه دونه از خوشه جدا ميكرد و ميذاشت دهن يك پسر كوچولو....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله فاطمه
9 آبان 93 21:39
الهی فدای اخلاقت بشم خاله که انقد صمیمی هستی، نگاه لیوانشو که خدا میدونه چقد با همین لیوان سرگرم شدی
خاله ارشد
10 آبان 93 7:32
وای وای چقدر جیغ زدم خودم تنهایی... قربونت برم خاله که اینقدر شیرین و عشق هستی.... با اون تیپ های خوشگلت... اگر دیروز ندیده بودمت خودم رو میکشتم. خدایا شکرت به خاطر اینهمه لطف بی نهایت به ما... چقدر عکس طاها و هدی تو شب مهمونی عالی افتاده.حتما باید عکسای اونشب رو برام بفرستی خواهر. طاها هم تو سن فاطمه یکتا عاشق نقاشی بود ولی الان زیاد استقبال نمیکنه