فاطمه یکتافاطمه یکتا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

نی نی نقلی من و بابا

مريضي بد

1394/11/3 0:55
نویسنده : مائده
190 بازدید
اشتراک گذاری

 

مدتها بود كه اينجوري مريض نشده بود

مريضي بجه براي پدر و مادر خيلي سخته...

همين الان كه دارم مينويسم اشك تو چشمام حلقه زده. دختر مظلومم تو خواب ناله ميكنه و من رو صدا ميكنه

ميدونم كه همه ي بچه ها مريض ميشن

ميدونم كه يه سرما خوردگي ولي بازم خيلي سخته به خصوص كه دختر جان بسيااار بد دوا هستن و با هزاااار بدبختي قاطي آب ميوه و ... دوا رو بهش ميديم

امشب رفتيم كافي شاپ دارو رو ريختيم تو آب هويج نخورد

بعد ريختيم تو ماست بستنيش اونم نخورد

آخرش خونه ي مامانم تو آب پرتقال ريختيم با هزار ترفند خوردش

تازه نوبت اول داروها بود

پنج روز ديگه به همبن منوال بايد دارو بدم....

خدايا كمكم كن....

اين روزا خبراي خوش بهم رسيده

يكم ديگه اولين موتور سيكلت طراحي شده توسط شركت شوهر جان رونمايي ميشه و ميره رو خط توليد

از خدا ميخوام كه كمكش كنه و نتيجه ي اين همه سال زحمتش رو ببينه

شوهر جان واقعا آدم هدفمند و پر تلاشيه... 

از بچه گي دنبال ساخت موتور و ماشين و وسايل نقليه بوده

واااقعا از بچه گي از دوران دبستان....

سر خودم رو شلوغ كردم

علاوه بر كاراي مدرسه و پروژه ام ، كار هنري هم ميكنم

يعني يهو نميدونم چرا هوس كار هنري به سرم زد

اول يه كلا واسه فاطمه يكتا بافتم

اولين باري بود كه بافتني ميبافتم ولي خوب شد خدارو شكر...

حالا هم چند تا عروسك نمدي واسه فاطمه يكتا و طاها و... درست كردم كه اتفتقا خيلي هم خوشگل شدن

اين جور كارا خيلي ذوق و شوق داره ، ولي من خودم رو ميشناسم يكم ديگه خسته ميشم و ميذارمش كنار

مخصوصا از سال ديگه كه از صبح تا ظهر سر كارم

فاطمه يكتا خانوم چند تا سوره رو نصفه نيمه ولي خيلي بامزه ميخونه

توضيحات عكس:

بچم با تمااام مريضي و حال بدش داره ميخنده برامون...

كلاهش همونيه كه خودم بافتم

پي نوشت:

دختر گلم همين الان با تب و حال بد از خواب پريد.....

خدايا كمكم كن

پسندها (1)

نظرات (0)