دختر شدی بابا.........
ی ادم میاد وقنی که سه ماهه باردار بودم و فهمیدیم که نقلی دختره به خونوادها خبر دادیم پدر شوهر جان زنگ زدن و با خوشحالی گفتن مبارکه موهاشو دو گوشی ببندیا !!!!!!!!! عجیب بود چون پدر شوهر جان سرشون خییییییلی شلوغه و خب وقتی فهمیده بودن باردارم باهام تماس نگرفته بودن من بهشون حق میدادم چون وضعیت شغلیشون رو میدونم ولی وقتی فهمیدن نی نی دختره سریعا به من و شوهر جان زنگ زدن و تبریک گفتن و این تقاضا رو کردن!!!! مادر شوهر جان هم از خیییییلی وقت پیشش (دوران عقد) بهم گفته بود که محمد امین از بچه گیش آرزو داشته که یه خواهر داشته باشه که موهاش دو گوشی باشه و محمد امین سوار دوچرخش بکنتش و ببره بگردونتش...